شوخ طبعی ایرانیان نوعی اعتراض اجتماعی و مدرن است /  واکنش ها به قطعی برق در فضای مجازی
شوخ طبعی ایرانیان نوعی اعتراض اجتماعی و مدرن است /  واکنش ها به قطعی برق در فضای مجازی
بسیاری از جامعه‌شناسان و انسان‌شناسان معتقد هستند که شوخ‌طبعی ایرانی‌ها در فضای مجازی پدیده‌ای نیست که در دنیای مجازی شکل گرفته باشد و ایرانیان در سراسر تاریخ ایران دارای روحیه شوخ طبعی بوده‌اند و فضای مجازی تنها نوع جدیدی از شوخ طبعی ایرانیان را در معرض نمایش گذاشته است.

به گزارش فصل اندیشه : بسیاری از جامعه‌شناسان و انسان‌شناسان معتقد هستند که شوخ‌طبعی ایرانی‌ها در فضای مجازی پدیده‌ای نیست که در دنیای مجازی شکل گرفته باشد و ایرانیان در سراسر تاریخ ایران دارای روحیه شوخ طبعی بوده‌اند و فضای مجازی تنها نوع جدیدی از شوخ طبعی ایرانیان را در معرض نمایش گذاشته است.

اما در سال های اخیر نوع جدید از اعتراضات و انتقادات افراد جامعه به صورت شوخی کردن با مسائل و مشکلات اساسی در فضای مجازی مطرح شده؛ از قتل فجیع یک کارگردان مشهور سینما گرفته تا موضوعات سیاسی روز، هیچ موضوع مهمی از نگاه طنز ایرانی ها در شبکه های مجازی در امان نیست.

در چند روز اخیر بازیگران و افراد مشهور به انواع مختلف اعتراض خود را به قطعی های مکرر برق نشان دادند. بیشتر بازیگران با انتشار استوری اینستاگرام حرف های طنز و گاهی تند وتیز خود را گفتند.

علی کریمی بازیکن بازنشسته و سرشناس فوتبال ایران با انتشار یک استوری از صحفه فریور خراباتی طنز نویس مطبوعات در صفحه شخصی اینستاگرامی اش، به قطعی برق در ایران و صحبت های سخنگوی شرکت برق، واکنش نشان داد.

علی کریمی در این پست نوشت: مشکل امروز ما این است که زبان مدیران بیشتر از مغزشان کار می کند.

 

 

 

مرجانه گلچین هم نسبت به این وضعیت با انشار یک استوری واکنش نشان داد.

 

 

اخیرا نیز کاربران ایرانی شبکه های اجتماعی به مسئله قطعی مکرر برق پرداختند و با زبان طنز نسبت به این موضوع واکنش نشان دادند.

 

 

 

اما در این بین بسیاری از کاربران ایرانی شبکه های اجتماعی در کنار پرداختن به اصل موضوع نسبت به اظهار نظرهای صورت گرفته از سوی مسئولان واکنش نشان دادند. اظهار نظرهای نسنجیده که تنها به افزایش خشم افراد دامن زد. صحبت ها و اطلاعاتی که در خصوص زمان و مناطق مختلف خاموشی از سوی ادارات مربوطه منتشر می شد اما در عمل با زمان قطعی برق های صورت گرفته تطابق نداشت. از سوی دیگر همین مسئله باعث شد تا حتی عذرخواهی وزیر نیرو نیز دردی را دوا نکند.

وقتی کلید دستگاه اکسیژن‌‌ساز با قطع برق خاموش می‌شود، هر لحظه ممکن است چراغ زندگی یک بیمار کرونایی یا هر بیمار وابسته به اکسیژن دیگری خاموش شود.  قطعی مکرر و طولانی برق نفس بیماران کرونایی را به شماره انداخته‌ و تنها داروی تضمین شده برای بیماران کرونایی اکسیژن است و دستگاه‌های اکسیژن‌ساز چه در بیمارستان‌ها و چه در خانه‌ها با برق کار می‌کنند. اما متاسفانه خاموشی‌های مکرر و طولانی‌مدت برق در کشور در کنار تمام چالش‌هایش جان بیماران کرونایی را به بازی گرفته و هر دقیقه خاموشی برق به خصوص برای بیماران کرونایی بستری در منازل که به دستگاه‌های اکسیژن‌ساز خانگی وصلند، به معنای قطع اکسیژن و قطع تنفس است و بیماران کرونایی و خانواده‌‌هایشان با خاموش شدن چراغ خانه نگرانند چراغ جان خود یا عزیز بیمارشان هم به دلیل قطع دستگاه اکسیژن خاموش شود.

در بین همه اظهارنظرهای مطالبه گرانه و طنز تعدادی از کاربران ایرانی نسبت به مشکلات ایجاد شده به دلیل قطعی برق برای افراد دارای بیماری کرونا و بیماری های خاص که زندگی آنها به دستگاه های اکسیژن وابسته بود،اشاره کردند.

 

 

 

نعمت‌الله فاضلی، انسان‌شناس و پژوهشگر اجتماعی با اشاره به نوع واکنش کاربران ایرانی در شبکه های اجتماعی نسبت به مسائل مهم سیاسی و اجتماعی در کشور گفته :  من معتقد هستم که طنز تبدیل به نوعی ویژگی ژنتیکی در فرهنگ ایرانیان و به اصطلاح جزو «ویژگی‌های ثانویه» انسان ایرانی شده است.

وی افزود: امروزه، شوخ‌طبعی، یکی از ابعاد شخصیت پایه و همگانی ما ایرانیان به شمار می‌رود. شوخ‌طبعی ایرانیان از نوع شوخ‌طبعی فیلسوفانه است که برای بیان حکمت‌های زندگی جمعی به کار می‌رود. شوخی برای ایرانیان تنها جنبه سرگرمی ندارد، بلکه از آن برای بیان مسائل انسانی و اجتماعی و حل معضلات و مشکلات زندگی خود استفاده می‌کنند. می‌توان شوخ‌طبعی را نوعی ژنتیک فرهنگی ایرانیان دانست، یعنی با استمرار تاریخی شوخ‌طبعی در زندگی و شخصیت ایرانی، رمزگان و راهبردهای گوناگون شوخ‌طبعی به نحوی در وجود ایرانیان استقرار یافته که گویی بخشی از فیزیولوژی و «طبیعت ثانویه» ما شده است، به‌طوری که گرایش ایرانیان به طنز را می‌توان بیشتر به ناخودآگاه ضمیر جمعی آنان نسبت داد.

این انسان‌شناس برخورد طنازانه ایرانی‌ها با وقایع جدی اجتماعی را به نوعی حاصل پشت‌سر گذاشتن آسیب‌ها و بحران‌های جمعی متعدد جامعه ایرانی می‌داند و می‌گوید: «زندگی رسانه‌ای، جهانی، اطلاعاتی، فراغتی و شبکه‌ای‌شده امروز انسان ایرانی همراه با آسیب‌ها و بحران‌های روانی و اجتماعی، ژانر کمدی و طنز را به راهبردی اجتماعی- فرهنگی برای بهزیستی در جهان پارادوکسیکال مدرن و کالای پرطرفداری برای «مصرف فراغت» تبدیل کرده است.